میشه نبود…
میشه ندید….
اما نمیشه حس نکرد…درد نکشید…
.
باز حس از تو نوشتن سراغم آمد،باز چشمانشب مانند تو به یادم آمد،باز در این کوچه باغ زندگی ،دلتنگی تو سراغم آمد. . .
.
از روزگاری که گذشت،تو شدی تنها امید زندگی،تو شدی نور در میان ظلمت و تاریکی
.
باور کنم تو همین جا کنارمی،باور کنم همیشه به یادمی،باور کنم شدم حس عاشق شدنت،باور کنم هستی در میان زندگی
.
یه جهان قاصدک ناز به راحت باشد
بوی گل ، نذر قشنگی نگاهت باشد
خداوند شب و روز تمام لحظات
پشت و پناه تو عزیزم باشد
.
تکرار همه چیز توی زندگی خسته کننده است، اما تو مثل نفسی و تکرارت تضمین زندگی من است.
.
عادتم داده خیال تو که تنها نشوم …یاد من هم نکنی باز به یادت هستم
.
..همیشه میگفت تا آخر دنیا باهاتم …حالا می فهمم چرا همه میگن دنیا دو رزوه…!!
.
شاید آن روز که سهراب نوشت تا شقایق هستزندگی باید کرد …خبر از دل غمگین شقایق نداشت…
.
گاهی وقتا چشام به دلم حسودیشون میشه،میدونی چرا ؟ چون تو همیشه تو قلبمیو از چشام دوری..
.
همیشه تو بن بست زندگی همه برمیگردن وسراغ عشق اول رومیگیرن اما وای از زمانی که عشق اولتم رفته باشه سراغ عشق اولش
.
دار بزن … خاطرات کسی که تـو را دور زده
حالم خوب است …امّا گذشته ام درد میکند
.
اگه باتو من نبودم پا نمیداد این بهانه،بی خیال بدبیاری زنده باد این عاشقانه..
.
نباشی.دلم که هیج…
دنیا هم تنگ میشود…
.
دلم دل نیست ، دریا نیست ، مرداب است
که موجی هم سراغش را نمی گیرد
نه میل زیستن دارد نه می میرد
.
.
اگر می خواهید خوشبخت باشید
زندگی را به یک هدف گره بزنید ، نه به اشیاء . . .
.
.
.
به کسانی که پشت سر شما حرف میزنند ، بی اعتنا باشید
آنها به همانجا تعلق دارند
یعنی دقیقا پشت سر شما . . .
.
.
.
زمانی خاطره هایتان از امیدهایتان قوی تر شدند ، روزگار افولتان در راه است . . .
.
.
.
وقتی به کسی بطور کامل و بدون هیچ شک و تردیدی اعتماد می کنید
در نهایت دو نتیجه کلی خواهید داشت :
” شخصی برای زندگی “
یا
” درسی برای زندگی “
.
.
.
انسان مغرور همانند شخصی است که
بر قله کوهی ایستاده و همگان را کوچک میپندارد
و غافل از اینکه مردم از پایین قله او راکوچک میبینند . . .
.
.
.
اگر میخواهی دروغی نشنوی ، اصراری برای شنیدن حقیقت مکن . . .
.
.
.
آیا مایلید رابطه تان با دوام باشد ؟
هرگز اجازه ندهید دیگران در زندگی شما دخالت کنند . . .
.
.
.
زندگی مانند یک سؤال چند گزینه ای است
گاهی این گزینه ها هستند که باعث سردرگمی شما می شوند
نه خود سؤال . . .
.
.
.
لشکرى از گوسفندان به فرماندهى یک شیر
بهتر از لشکرى ازشیران ، به فرماندهى یک گوسفند است
نظرات شما عزیزان:
|